10 پرسش از آقای هاشمی رفسنجانی
قاسم روان بخش
قریب به 3 ماه پیش بود که آقای هاشمی رفسنجانی طی سخنانی به پایان یافتن دوره مدارای سه ساله با دولت نهم اشاره کرد! در آن زمان برخی تحلیلگران نوشتند اگر بتوان مواضع آقای هاشمی در سه ساله اول دولت را مدارا نامید در شکستن مدارا باید در انتظار کودتا بود! درست پس از این اظهارات بود که مقام معظم رهبری در جمع اعضای هیأت دولت، طی سخنان مهمی با بر شمردن ویژگیهای برجسته دولت نهم اظهار داشتند: «به طور خلاصه، زنده کردن و بازسازی برخی خصوصیات جوهری انقلاب و منطق امام، و مقابله با کسانی که میخواستند این ارزشها و این مفاهیم اساسی را منسوخ کنند یا از بین ببرند،یا ادعا میکردند که منسوخ شد و از بین رفته! این چیز با ارزشی است» سپس معظمله با تقسیمبندی مهاجمان به دولت- به بی اطلاع، کسانی که دعوای شخصی دارند و...- فرمودند: «مثل جنگ احزاب دست به دست هم دادهاند و دارند فشار میآورند که این دولت را بکوبند.»
به دنبال سخنان روشن و در شرائطی که مقام معظم رهبری در جمع حج گزاران از بی بند و باری تبلیغاتی علیه دولت گلایه کردند، آقای هاشمی در «دومین سمپوزیوم بینالمللی ایران 1404» که در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار شده بود به دولت به نحوی جمله کرد و فردای آن روز همه روزنامههای مدعی اصلاحطلبی و کارگزاران و سایتهای آنان با تیتر اول قرار دادن آن سخنان بر روی دولت آتش تهیه ریختند! تا اینکه زمینه برای بازگشت مجدد اصلاحطلبان به ویژه شخص آقای خاتمی فراهم گردد. آقای هاشمی در این مراسم به دفاع از طبقات محروم جامعه برخاست و گفت: «ما باید مردم را در سطح مطلوب و متوسط- همان چیزی که اسلام از آن به عنوان کفاف و عفاف یاد کرده- تأمین کنیم،نه یک زندگی ریاضت کشانه. ما امکان تأمین مردم در حد متوسط را داریم و نه به عنوان صدقه خوری و گدا پروری، بلکه باید انسانهایی بسازیم که روی پای خود درس بخوانند، کار کنند و خود را تأمین کنند» وی افزود «متأسفانه بدترین نوع مدیریت و استفاده از نعمتهای الهی و ثروتهای کشور را داریم» آقای هاشمی ضمن نکوهش کشورهای جهان سوم که منابع و معادن خدادادی دارند و از جیب نسل آینده برداشت میکنند، اظهار داشت «مناطق عقب افتاده در آمایش سرزمینی باید سهم خود را بگیرند و این امر با شعار و حرفهای پر زرق و برق به دست نمیآید بلکه مسیر علمی روشنی دارد» وی با تأکید بر ضرورتِ داشتن تأمین اجتماعی گفت: «تأمین اجتماعی با پرداخت چند شاهی به این و آن محقق نمیشود بلکه فرد باید از زمان تولد تا بدرقه به گورستان از نظر تغذیه، تحصیل، بهداشت، تفریح، مسکن و شغل خاطر جمع باشد»(1)
درباره سخنان فوق چند پرسش اساسی در اذهان تداعی میکند که شایسته است آقای هاشمی در سخنرانیهای عمومی خود به آنها پاسخ دهند:
1. تردیدی نیست که داشتن یک زندگی مطلوب و متوسط حق مردم است و صدقه خوری و گدا پروری نیز امری ناپسند و مذموم، ولی جنابعالی بفرمایید آیا این حق فقط در دولت نهم ایجاد شده یا در زمان حاکمیت 8 ساله کارگزاران و 8 ساله اصلاحات که مجموع دوران 16 ساله را از افتخارات خود میدانید نیز بوده است؟ آیا در دوران 16 سال حاکمیت کارگزاران و اصلاحات زندگی مردم در حد کفاف و عفاف و در سطح مطلوب تأمین شده است و سیاستهای تعدیل اقتصادی شما همه گداها و صدقه خورها را به شما و سرمایه دار تبدیل کرد؟! یا گداها و مردم محروم زیر چرخ سنگین سیاستهای تعدیل اقتصادی خرد شدهاند؟!
2. آیا تقویت بنیه زندگی طبقات محروم و مستمری بگیران کمیته امداد و بهزیستی با اختصاص سهام عدالت و افزایش سه برابری حقوق آنها و دادن بن کالا و تأمین بیمه اجتماعی گدا پروری است؟! آیا در سیاست تعدیل اقتصادی که به صراحت در برنامه 8 مادهای خود برای انتخابات نهم تحت عنوان دموکراسی اقتصادی وعده داده بودید محرومان سرمایهدار میشدند؟!
3. آیا جنابعالی اجرای طرح تحول اقتصادی و تقسیم عادلانه یارانههای کشور که دهها هزار میلیارد تومان است به طبقات پایین جامعه و رساندن آنها به حد زندگی متوسط و مطلوب و حذف تدریجی آن از طبقات مرفه را در راستای توزیع فقر و گداپروری می دانید؟
4. چه کسی در انتخابات نهم پس از آنکه شعار 50 هزار تومان آقای کروبی را تا حدودی موفق یافت شعار 80 هزار تومان را مطرح کرد؟! چگونه است که دادن 80 هزار تومان بدون هیچگونه طرح و برنامه اگر در یک شب آن هم برای جلب آراء تصمیم گرفته شود در راستای پیشرفت و تعالی کشور تفسیر میشود و نه گداپروری؛ ولی طرح تحول اقتصادی که سه سال وقت کارشناسی دولت نهم را به خود اختصاص داده و قرار است پس از تصویب مجلس به اجرا در آید گداپروری و صدقه خوری تفسیر میشود؟!
5. جنابعالی فرمودهاید: تأمین اجتماعی با پرداخت چند شاهی به این و آن محقق نمیشود بلکه فرد باید از زمان تولد تا بدرقه گورستان از نظر تغذیه، تحصیل، بهداشت، تفریح، مسکن و شغل خاطرجمع باشد» در اینکه چنین چیزی نه تنها مطلوب است بلکه لازم و ضروری است هیچکس تردیدی ندارد؛ ولی آیا این امور با شعار پرزرق و برق و حرف، عملی خواهد شد؟! اگر قرار بود با حرف و شعار عملی شود طی دوران 8 ساله حکومت کارگزاران و یا 16 سال حکومت مورد قبول حضرتعالی تحقق یافته بود.
6. شما فرمودهاید امکانات کشور برای رسیدن به یک زندگی مطلوب وجود دارد، اگر بگویید این امکانات در این سهسال فراهم شده که باید به این دولت آفرین گفت و اگر بگویید در گذشته نیز بوده است، پس چرا دو دولت گذشته از این امکانات جهت رفع مشکلات مردم استفاده کافی نکردند؟!
7. بهراستی در شرایط فعلی و در زمانی که کمر بزرگترینکشورهای طرفدار اقتصاد باز لیبرالیستی دنیا زیر بار تورم و بحران مالی شکسته شده و کاهش قیمت نفت کشورهای صادرکننده نفت را بهزانودرآورده است، طرح جامع جنابعالی برای رسیدن سریع به آن قلهای که ترسیمکردهاید چیست؟ و چرا ارائه نمیدهید؟ دولت نهم، طرح تحول اقتصادی را در معرض فکر اقتصاددانان کشور قرار داده، شما هم طرح نجات کشور از بحران اقتصادی را ارائه دهید تا در معرض بررسی کارشناسان قرار گیرد.
8. جنابعالی از یک طرف، برداشت از جیب نسلهای آینده با فروش نفت، امری مذموم و ناپسند میشمرید و از طرفی در نمازجمعه و سخنرانیهایتان از طرح مالیات بر ارزش افزوده دفاع نمیکنید و از سوی دیگر برداشت از ذخیره ارزی را نیز جاروزدن بر بیتالمال معرفی میکنید! شفاف بفرمایید دولت نهم چگونه میبایست در مدت سه سال گذشته و یک سال باقیمانده بدون فروش نفت و گرفتن مالیات و برداشت از ذخیره ارزی کشور را اداره کند؟
7 . اگر خشکسالی و سرمازدگی و سرمای بیسابقه در زمان دولت شما اتفاق افتاده بود کمبود میوه، کاهش تولید گندم، برنج، ذرت، جو، علوفهِ دام، دان مرغ و... را چگونه جبران میکردید؟ آیا جز این بود که بخش عمده آن میبایست از طریق واردات انجام میگرفت؟ با کدام پول واردات میکردید؟ از نفت و ذخایر ارزی که حق برداشت نداشتید. صادرات پسته شما هم که کفاف آنهمه واردات نمیداد.
8 . آقای هاشمی! آیا در این مدت سهسال و اندی که از عمر دولت نهم گذشته است یک سطر پیشنهاد مکتوب یا راهکار مفید برای رفع مشکلات بهدولت ارائه کردهاید؟!
9. نظر حضرتعالی درباره موضوع فناوری هستهای چیست؟ آیا همین مشی و منش دولت که مورد قبول مقام معظم رهبری است قبول دارید یا مشی و منش اصلاحطلبان و قفل شدن همهِ سایتهای هستهای؟! اگر استراتژی دولت نهم در رسیدن به انرژی هستهای را صحیح می دانید، بفرمایید اولاً چرا هیچگاه از آن رسماً حمایت نمیکنید و ثانیاً جنابعالی چه راهکاری را پیشنهاد میکنید که ما بهرغم مخالفت با زیادهخواهی غربیها، غنیسازی را ادامه دهیم و هیچگونه قطعنامهای نیز علیه ما صادر نشود؟! اگر راهکار مشخص عملیاتی دارید چرا ارائه نمیکنید تا مردم در جریان قرار گیرند؟!
10- آیا بهتر نیست طبق قانون اساسی که سیاستهای کلی نظام را رهبری تعیین میکنند همه مسؤولان کشور و مردم براساس همان سیاستها مشی کنند و جلوی پراکندهگوییهایی که احیاناً مایه امید دشمن میشود، پرهیز کرد؟
همانگونه که حضرتعالی بارها بر حق آزادی بیان تأکید فرمودهاید و اخیراً نیز به بهانهبستهشدن هفتهنامه متخلف «شهروند امروز» ارگان غیر رسمی حزب کارگزاران، برخورد با احزاب و مطبوعات در این مقطع را سهم مهلکی برای کشور دانستهاید(1) امیدواریم سؤالات فوق را حق این نویسنده تلقی کرده به افکار عمومی پاسخ در خور و شایسته ارائه دهید. پاسخ درست به سؤالات فوق میتواند در گرایش مردم به کاندیدای مورد نظر شما نیز مؤثر افتد. و نکته مهم این که در شرایطی که رهبر معظم انقلاب از فضای تبلیغاتی و مطبوعاتی کشور و حملات غیر منصفانه علیه دولت اظهار ناخرسندی کرده و آن را بیبند و باری توصیف کردند که خدای متعال از این مسائل نخواهد گذشت، انتظار این بود که آقای هاشمی در راستای سخنان معظم له سخنرانی کند نه اینکه آن بگویدکه اشاره شد! منبع
پینوشت