در مالکیه که بودیم(اسفند 59) یک آقایی که معمولاً لباس شخصی هم داشت در سنگر فرماندهی حضور داشت و هیچ کاری انجام نمی داد، بنده هر نوبت که آنجا می رفتم درباره وضعیت جبهه و عملکرد سپاه انتقاد می کرد که چرا عملیات نمی کنند و از این حرفها یک روز که من یک خرج کمکی ماسوره آرپی جی هفت عمل نکرده را بازنموده بودم از آن خوشش آمد و آنرا گرفت و باز انتقادهایش را همچون گذشته تکرار کرد من گفتم هر عملیاتی احتیاج به شناسایی دارد و بی گدار نمی شود به آب زد شما بیا فردا باهم به شناسایی برویم و اطلاعاتی در این زمینه به فرماندهی ارائه کنیم. او قبول کرد ولی فردا که به سراغش رفتم تا باهم به شناسایی برویم گفتند بدون خبر گذاشته و رفته است! این درحالی بود که جاده سوسنگرد اهواز به دلیل ایجاد پل برای عبور آب (طرح دکتر چمران) بسته بود. خلاصه این آقا را دیگر ندیدیم و آن خرج کمکی را با خود برده بود.